جدول جو
جدول جو

معنی ویران کن - جستجوی لغت در جدول جو

ویران کن
(رَ وِ بَ)
ویران کننده. خراب کننده:
زآباد کشیده جان به ویران
ویران کن خان ومانم این است.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
خراب کردن، منهدم ساختن
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
ویران کن. ویران کننده:
ای خنک آن را کز این ملکت بجست
که اجل این ملک را ویران گر است.
مولوی.
برآمد ز ویران گران غلغله
فکندند در بام و در زلزله.
هاتفی (از آنندراج).
، غارتگر، مفسد، مهلک. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(رَ / رُو شَ)
منهدم کننده. خراب کننده:
در عالم دوم که بود کارگاهشان
ویران کنندگان بنا و بناگرند.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(فُ گُ سَ دَ)
خراب شدن. انهدام پذیرفتن. منهدم شدن:
ز بیداد شهری که ویران شده ست
گذرگاه گوران و شیران شده ست.
فردوسی.
که این بوم آباد ویران شود
ز آشوب ایران چو پیران شود.
فردوسی.
نباید که این خانه ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود.
فردوسی.
موش تا انبار ما حفره زده ست
وز فنش انبار ما ویران شده ست.
مولوی (مثنوی چ نیکلسون دفتر1 بیت 379).
یک نالۀ مستانه ز جایی نشنیدیم
ویران شود این شهر که میخانه ندارد.
محمدکاظم قمی (از تذکرۀ نصرآبادی ص 364)
لغت نامه دهخدا
(فُ گُ دَ)
خراب کردن:
که ویران کنی تاج و گاه مرا
به آتش بسوزی سپاه مرا.
فردوسی.
عالمی را یک سخن ویران کند
روبهان مرده را شیران کند.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(بَ تَ دَ / دِ)
خانه بربادده. خانه برانداز، خانه خراب کن. خراب کننده خانه:
منجنیقی بود بزیور و زیب
خانه ویران کن عیال فریب.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از ویران گر
تصویر ویران گر
خراب کننده منهدم کننده، پایمال کننده، مفسد، مهلک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
خراب کردن بایرساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویران شدن
تصویر ویران شدن
خراب شدن بایر شدن: (وآن شهر از مدتی مدید بازچنان ویران شده بود که نه از عماراتش اثری مانده و نه غیر از حشرات الارض در آن دیار می نمود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
انهدام
فرهنگ واژه فارسی سره
گر بیند که جایگاه آبادان بیفتاد و خراب شد، دلیل کند که به اهل آن جایگاه، بلا و مصیبت رسد. اگر بیند که وسمه را بکند و بینداخت، دلیل است که از غمها برهد. اگر بیند که وسمه به زن خود داد، دلیل است که از یکدیگر جدا شوند. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
تدميرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
Demolish, Destroy, Devastate, Ravage, Ruin, Wreck
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
démolir, détruire, dévaster, ravager, ruiner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
拆除 , 毁坏 , 毁灭 , 破坏
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
تباہ کرنا , برباد کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
ทำลาย , ทำลาย , ทำลาย , ทำลาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
merobohkan, menghancurkan, merusak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
להרוס , להחריב , להרוס
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
解体する , 壊す , 荒廃させる , 破壊する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
kubomoa, kuharibu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
demolir, destruir, devastar, arruinar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
철거하다 , 파괴하다 , 황폐시키다 , 황폐화하다 , 파괴하다 , 파괴하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
yıkmak, yok etmek, tahrip etmek, mahvetmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
ধ্বংস করা , ধ্বংস করা , ধ্বংস করা , ধ্বংস করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
شوک آور، حیرت انگیز، مبهوت کننده، شگفت انگیز
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
demolire, distruggere, devastare, rovinare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
abbrechen, zerstören, verwüsten, ruinieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
afbreken, vernietigen, verwoesten, vernielen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
руйнувати , знищувати , спустошувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
разрушать , опустошать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
burzyć, niszczyć, zdewastować, dewastować, zrujnować, zniszczyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
demoler, destruir, devastar, arruinar, destrozar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
नष्ट करना , विध्वंस करना , विध्वंस करना , बर्बाद करना
دیکشنری فارسی به هندی